حرمین

رهبری وکارکردن زنان

جمعه 85/12/18 3:32 عصر| | نظر

چند روز پیش یکی از دوستان قدیمی ام را دیدم. ازجلسه خواستگاریش تعریف میکرد. می گفت همه چیز خیلی خوب پیش می رفت. طرف همه شرایط منو قبول کرد. خانواده مومن و با محبتی هم داشت. فقط یکجا نتونستم شرایطش رو قبول کنم. می گفت نمیتونم تنها بشینم تو خونه، حوصلم سر میره. منم نتونستم و... ازدستش دادم.

گفتم چرا ماها فکر می کنیم کار کردن خانومها (دراماکن مورداطمینان) اشکال داره، چرا از اجتماع فرار می کنیم ؟ بیاییم از جنبه مثبت به این قضیه فکر کنیم. فکر کنید، یک خانوم مومن با حجاب چفدر میتونه تو محل کارش فعالیت فرهنگی انجام بده. همکارای بد حجابشو به حجاب نزدیک کنه، یا با نماز خواندنش... به خدا ما این برنامه رو امتحان کردیم، ولله جواب می ده.

ببینیم رهبری در این مورد چه نظری دارند:

بعضیها از ما می پرسند، شما موافقید زنها بروند کار کنند؟ ما می گوییم: البته، ما با بیکاری خانمها مخالفیم؛ زن اصلا باید کار کند. یکی کار داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است؛ اگر کسی استعداد دارد در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است. منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این اشتغال، حتی در داخل خانه به پیوند زن و شوهر لطمه ای نزند. بعضی از خانمها هستند که خودشان را از صبح تا شب میکشند بعد که مرد به خانه می آید، حوصله یک لبخند زدن به او را هم ندارند. این هم بد است کار خانه را باید کرد اما نه آنقدری که این کار خانه به انهدام خانواده منتهی شود. زن اگر خواست برود کار کند، اشکالی ندارد، اسلام هم مانع نیست.*

نظر شما چیست؟

*منبع کتاب مطلع عشق    

رهبری وشرط اجرای کنسرت

پنج شنبه 85/11/19 5:48 عصر| موسیقی از نگاه رهبری، کنسرت، نظررهبری درباره موسیقی | نظر

سلام.بعد از وقفه ای نسبتا طولانی دوباره مزاحمتون شدم.

چند وقتی است به نتایجی رسیدم که نشان می دهد دست هایی از قماش خودمان دارد رهبری را خصوصی و برای یک عده خاص می کند،چون خیال میکنند اگر اقشار مختلف مردم از نظرات حضرت آقا در زمینه های گوناگون مطلع شوند،دیگر نمی توانند بروند و شعار،مااهل کوفه نستیم علی تنها بماند،سر دهند و خود را ذوب در ولایت کنند چون در آنصورت کل ایران می شود کارخانه ذوب...

ای داد بر ما ریشوها که نتوانستیم نظرات آ‍قا را در جامعه پیاده کنیم،یا حداقل آن را در جامعه به طرز شایسته ای منتشرکنیم،تا بعضی بنده خداها فکر نکنند رهبری فقط در رابطه مسائل سیاسی دارای نظر هستند!!!

آره درست خواندید،رهبری و توصیه به اجرای کنسرت؛عده ای از دوستان فکر می کنند حضرت آقا با اجرای هر گونه موسیقی مخالف هستند.

بد نیست به سخنان ایشان(9/5/75-هنگام بازدیدازصداوسیما)که در جمع اهالی موسیقی ایراد فرموده اند،تاملی داشته باشیم:

حرف من با موسیقی دان ها این است که موسیقی را به سمت معنا و هدف های متعالی ببرید؛هدف هایی فراتر از عیاشی فلان عاشق کذایی که بهمان معشوقه کذایی تر را دوست می داشته،و چون مورد بی اعتنایی وی قرار گرفته و دلش شکسته است می خواهد پای فلان ساز بنشیند،و در اثر آهنگ و ترانه سوزناک اشکی از ره فراق بریزد!چنین هدفی در استعمال موسیقی ارزشمند نیست.چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را که اعتبار موسیقی است چنین خوار و ذلیل کنند؟!ارزش و هدف تعالی در موسیقی،این نیست.

موسیقی متعالی،موسیقی ای است که برای هدف متعالی باشد.اگر چنین باشد،آن وقت میشود موسیقی را پاک و مقدس نامید.آن وقت می شود ما هم مثل غربی ها کنسرتی داشته باشیم (عنوانش را مثلا «محفل خوانندگی» بگذاریم،تا اصطلاح غربی به کار نبرده باشیم) که مردم اعم از معمولی و متدین بلیت تهیه کنند و برای شنیدن ساز و آواز شما،به آن محفل بیایند.

سلامتی آقای سیدعلی حسینی خامنه ای صلوات.(نظریادتون نره.یاعلی) 

نظررهبری درباره قمه زنی

جمعه 85/10/29 4:53 عصر| | نظر

سلام.واعظ ومداح و مردم عزادار،به این نکته باید توجه جدی نمایند که مکتب تشیع،در کانون دید میلیونها ناظر داخلی و خارجی بعضا دوست یا دشمن قرار دارد. هر گونه عملکرد ناشایشت میتواند در حقایق نهفته تشیع و عاشورا،خدشه بیافریند وتصویر ناپسندی از این مکتب انسان ساز دز ذهن جهانیان بر جای بگذارد.وعاظ عزیز باید دریابند که امروز سخن از چند و چون فقهی فلان عمل(قمه زدن و...)نیست، که ادله و منابع و روایت آن رامجاز میداند،یا نه؟جای این بحث و جدل ها در کلاس و حجره است،حال سخن اساسی تر مصلحت تشیع است.

رهبر تیزبین انقلاب در سخنانی هشدار دهنده،به بازتابهای ناپسند حرکات خلاف شوءون عزاداری اشاره مینمایند* که:

این که امام فرمودند عزاداری سنتی بکنید،این در مجالس نشستن،روضه خواندن،گریه کردن،به سروسینه زدن،مواکب عزا و دستجات عزاداری راه انداختن،همان چیزهایی است که عواطف را نسبت به خاندان پیامبر(ص) پرجوش میکند و بسیار خوب است.کارهایی هم هست که به عکس،کسانی را از دین برمیگرداند.من خیلی متاسفم که بگویم،اخیرا در این چهار سال اخیر،کارهایی انجام مشود که به نظر من،دستهایی اینها را در جامعه ی ما ترویج میکنند.کارهایی را باب میکنند که هر کس آنها را ببیند،برایش سوال به وجود می آید.در قدیم الایام،در بین طبقه ی عوام الناس معمول بود که در روزهای عزاداری،به بدن خودشان قفل میزدند.بعد هم در مذمت این کار،بزرگان و علما گفتند و برافتاد؛ولی حالا باز شروع کرده اند. ... قمه زدن هم،همینطور است. ...این کار،کار غلطی است.یک عده،قمه ها را بگیرند،به سرهای خودشان بزنند و خونها را بریزند که چه بشود؟!کجای این حرکت عزاداری است؟!...اخیرا، یک بدعت عجیب و غریب نا مانوسی،در باب زیارت درست کرده اند... شما هرگز شنیده اید که یک نفر از علما یا ائمه(ع) وقتی می خواستند زیرت کنند،از در صحن که وارد میشوند،روی زمین بخوابند و سینه خیز،خودشان را به حرم برسانند؟!...عده ای هستند که وقتی میخواهند وارد صحن مطهر علی بن موسی الرضا(ع) بشوند،روی زمین می افتند و دویست متر راه را همینطور سینه خیز می آیند!آیا این،کار درستی است؟نه این کار،کار غلطی است و اهانت به دین و زیارت است.چه کسی این چیزها را بین مردم باب میکند؟ اینها را به مردم بگویید.ذهنها را روشن کنید.اسلام،دین منطقی است و منطقیترین بخش اسلام،آن تفسیر قوی ی است که شیعه از آن دارد.

*درجمع روحانیون استان کهکیلویه17/3/73

رهبری و تذکربه مبلغین

پنج شنبه 85/10/28 10:40 صبح| | نظر

سلام.با نزدیک شدن به ماه محرم بعضی از مبلغین(روحانیون) جهت تبلیغ راه هجرت را برمیگزینند،که لازم دیدم در این پست توجه عزیزان را به مطلبی درباره بیان خرافات در کلام عده ای از این برادران جلب مینمایم.

مبلغ دین نباید به خاطر اینکه چند نفر بنشینند و سخنرانی ایشان را بشنوند وایشان هم کیف کنند، با گفتن احادیث شگفت بخواهد سخن خود را رنگ و جلا دهد ومستمع را حیرتزده و انگشت به دهان کند. این شگردها حتی اگر نگاه و گوش مستمع عاقل امروزی را به خود متوجه کند؛اما دل او را با سخن مبلغ همراه نخواهد کرد.دراین باره نظرشما را به بیانی از رهبر تیزبینمان جلب مینمایم:      

این طورنباشدکه مابالای منبربرویم که یک مقدارلفاظی کنیم وحرف بزنیم ویااحیانااگرمطلبی راهم ذکر میکنیم،مطلب سستی باشدکه نه فقط ایمان رازیادنمیکند،بلکه ایمانها راهم ضعیف میکند.اگراینطور شد،مابه فوایدومقاصدازاین جلسات نرسیده ایم ومن به شما عرض بکنم که متاسفانه،گاهی چنین مواردی دیده میشود.گاهی مشاهده میشودکه یک گوینده،درمجلسی مطلبی رانقل میکندکه هم از لحاظ استدلال وپایه ی مدرک عقلی یانقلی سست است وهم ازلحاظ تاثیردرذهن یک مستمع اهل منطق واستدلال ویرانگراست. ...یک نفر،چیزی رااززبانی شنیده است،...شنونده هم آن راباورکرد،اتفاقااین شنونده هم درکتابی آن رانوشت وحال درگوشه ای افتاده است.من وشماچرابایداین مطلبی راکه نمیتوانددریک مجمع بزرگ،برای ذهنهای هوشیاروآگاه توجیه بشود،بگوییم؟مگرهرچه راهرجانوشتند،انسان بایدبگوید؟...آن چیزی که شمامیگویید،باید شبهه رابرطرف کند؛نبایدشبهه ارزیادنماید.بعضی بدون توجه به این مسئولیت مهم،بالای منبر میروند وحرفی میزنندکه نه فقط گره ای راازدهن مستمع بازنمیکند،بلکه گره هایی راهم به ذهن مستمع میزند.(سخنرانی درجمع روحانیون استان کهکیلویه)

نظربدین خوشحال میشویم.

زندگی رهبراززبان دخترشان

چهارشنبه 85/10/27 10:24 صبح| | نظر

سلام.

یکی از دوستان عزیز در قسمت نظرات مطلب، روحانی بنز سوار از زبان رهبری،نوشته اند:آخه اگه بیام یه چیزایی بگم که دیگه از آقا هم ناامید میشین!

قربان غریبیت ای سید علی. اینها همان هایی هستند که شعار ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند را سر میدهند...

ولله قسم دختران وپسرانی را میشناسم با تیپ های امروزی(همان های که من وشما به آنها میگوییم  موردیا اراذل) که عاشق رهبرشان سید علی خامنه ای هستند.

رهبری که ما میشناسیم و در راهش سر میدهیم با رهبری که شما به آن اشاره میکنید نقطه اشتراکی با هم ندارند...

سرتان را درد نیارم مطلبی خواندم از زبان سرکار خانم حسینی دختر حضرت آقا درباره زندگی ایشان که لازم دیدم در این پست برایتان نقل کنم:

ما سعی می کنیم همیشه در سطح زندگی مردم عادی زندگی کنیم؛مثل طبقه سه و چهار جامعه.در روایات سفارش شده است که رهبران در حد مردمی که از نظر اقتصادی در سطح پایینی هستند زندگی کنند،تا درد آنها را بفهمند،هم رهبر درد ایشان را بفهمند هم مردم امیدوار باشند که رهبرشان در سطح آنها زندگی می کند.زندگی ساده ای داریم و راضی و قانع هستیم.

این است زندگی مولای ما.البته مردم ما خیلی فهمیده هستند و حساب آقا رو از چندتا روحانی تجمل گرا جدا میکنند.

حالا شما نظر دهید من روحانیت را زیر سوال برده ام یا دوست عزیزم

روحانی بنزسواراززبان رهبر

جمعه 85/10/22 11:26 عصر| | نظر

آفات لغزش و فساد روحانیت

چند وقت پیش تو خیابون یک روحانی سمند سوار رو دیدم از قضا حاج آقا رو شناختم. شنیده بودم در ادره تعزیرات کار میکنند ولی نگفته بودند سمند سوار میشوند(البته اگر خدا قبول کنه) سرتون رو درد نیاررم،یاد سخنان رهبر فرزانه در جمع مسئولان دادگاههای ویژه روحانیت افتادم،که نکاتی  از آن رابرایتان نقل میکنم:

چند سال پیش که مقدمات تشکیل این دادگاه[دادگاه ویژه روحانیت] بود،خدمت امام رفتم وبرایشان عرض کردم که این انقلاب،به پشتوانه ی هزار سال نفوذ معنوی روحانیت شیعه،به پیروزی رسید. ...الان با عمل بعضی ماها،این ذخیره هزار ساله،ضایع میشود و از بین میرود.ما پول و سرمایه ای را برداشتیم خرج کردیم و بساطی را درست کردیم.حالا خود این سرمایه،با کار بعضی از ماها دود میشود،به هوا میرود...اتفاقا یکی از مثالهایی که برای امام زدم،همین بود که گفتم،مردم کنار خیابان ایستاده اند و منتظر تاکسی هستند،یک وقت می بینند آقای عمامه بسری،جلوی بنز نشسته و سیگاری هم به انگشت گرفته و از خیابان ورود ممنوع رد می شود.*این کار،واقعا با روحانیت و وجهه روحانیت در بین مردم،چه میکند؟ویران میکند دگر.چه رسد به اینکه معلوم شود این شخص،فلان عمل خلاف را هم انجام می دهد؛فلان سوء استفاده ی مالی را هم می کند؛فلان سوءاستفاده ی از قدرت را هم مرتکب می شود؛فلان عمل جنسی را هم انجام می دهد؛فلان کار ناسالم را هم می کند!با دیدن چند مورد از اینها ،دندان روی جگر میگذارند؛ولی وقتی زیاد شد،می گویند ای طایفه هم فاسد گردید.

* ((یاد نقش پرویز پرستوئی در فیلم مارمولک افتادم))

باشد که حرف این پیر مراد آویزه گوش بعضیها... شود.