پیشواز من

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این طنز برای کسانی که زیاد گریه می کنند

پنج شنبه 85/7/6 5:10 عصر| | نظر

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.


بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.


به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!


ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک‌کاری کنند.


عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.


بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.


کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!


مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.


روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.


دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!


کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.


شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.


گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.


در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.


از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می‌طلبم.


به مرده شوی بگویید مرا با چوبک بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم.

 

=========================================

طعنه برخسته رهروان نزنید
بوسه بر دست رهزنان نزنید
چون کمان کهنه شد، کمانش پیر
به هدف تیر ازآن کمان نزنید
تکیه بر زنده گان کنید ای قوم
تاج بر فرق مردگان نزنید
هیچگاهی خزف گهر نشود
خاک در چشم مردمان نزنید
چون خود ازهمرهان قافله اید
همرهء دزد کاروان نزنید
باده با دوست در عیان چو خورید
لقمه با غیر در نهان نزنید

===================================  

همه جا دکان رنگ است همه رنگ میفروشند
دل من به شیشه سوزد همه سنگ میفروشند
به کرشمه یی نگاهش دل ساده لوح ما را
چه به ناز میرباید چه قشنگ میفروشد
شرری بگیر و آتش به جهان بزن تو ای آه
ز شراره یی که هر شب دل تنگ میفروشد
به دکان بخت مردم کی نشسته است یارب
گل خنده میستاند غم جنگ میفروشد
دل کس به کس نسوزد به محیط ما به حدی
که غزال چوچه اش را به پلنگ میفروشد
مدتیست کس ندیده گهری به قلزم ما
که صدف هر آنچه دارد به نهنگ میفروشد
ز تنور طبع فانی تو مجو سرود آرام
مطلب گل از دکانی که تفنگ میفروشد